امکان ملاقات با امام زمان در دوران غیبت

امکان ملاقات با امام زمان در دوران غیبت

امام زمان

 

ارتباط با حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه ـ از نظر حالات، سه نوع می باشد: 1. ارتباط روحی و عرفانی. 2. ارتباط در عالم خواب. 3. ارتباط فیزیكی و رۆیت با چشم ظاهری. آنچه میان علمای شیعه محل اختلاف است و در كتابها و حكایات مطرح می باشد، ناظر به نوع سوم از ملاقات در عصر غیبت كبری است.


 

 

دلیل منكران امكان ملاقات حضرت

كسانی كه منكر امكان ارتباط و ملاقات با حضرت در غیبت كبری هستند، برای اثبات ادعای خود به تعدادی از روایات، از جمله توقیع آن حضرت ـ علیه السلام ـ به یکی از نائبان خاص استناد می‌كنند، چون حضرت مدعی مشاهده را تكذیب نموده است «ألا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو كاذب مفتر.»[1] یعنی «آگاه باشید هر كس قبل از خروج سفیانی و ندای آسمانی مدعی دیدار من بشود، او دروغ گفته و افترا بسته است

طبق این دیدگاه نقل ملاقات‌هایی كه در كتابها و قصص و حكایات، وجود دارد را نمی توان پذیرفت.

 

دلیل معتقدان امكان ملاقات حضرت

در مقابل، اكثریت علما و بزرگان شیعه، قائل به امكان ملاقات می باشند و وقوع آن را فی الجمله می پذیرند و دلیل اصلی تحقق ملاقات را، ‌حكایات تشرفات می دانند كه از سوی اشخاص موثق و مورد اعتماد نقل شده است.

از نظر كسانی كه امكان ملاقات با حضرت را ممكن می دانند و بر آن صحه می گذارند، دلیل معتبری بر نفی امكان ملاقات وجود ندارد. طبق این دیدگاه در مورد تكذیب ملاقات، روایاتی در كار نیست بلكه طبق تحقیق فقط یك روایت است و آن نیز توقیع حضرت می باشد.[2]

از این توقیع نیز پاسخ‌های مختلفی داده شده است كه بهترین پاسخ این است كه به تناسب حكم و موضوع با استفاده از لفظ «مفتر» منظور حضرت، صرف دیدار و ملاقات نیست، بلكه دیداری است كه همراه با نیابت باشد، مثل اینكه شخصی مدعی نیابت خاصه می شود و می گوید: من امام ـ علیه السلام ـ را مشاهده می كنم و حضرت من را وكیل خود قرار داده است و شما باید در كارها به من مراجعه كنید، حضرت چنین ادعایی را دروغ و افترا خوانده است.

اصل صدور توقیع نیز در مقام نیابت است و امام ـ علیه السلام ـ به «علی بن مهر سمری» فرموده است كه كسی را از جانب ما نصب مكن؛ زیرا دوران غیبت صغرا و و نیابت خاصه به پایان رسیده است، در چنین شرایطی اگر كسی ادعای مشاهده و رۆیت داشته باشد معلوم است كه منظورش مشاهده حاكی از نیابت نمی باشد.[3]

راوی سۆال می‌كند: «آیا شما برای من دعا می‌نمایید؟ امام رضا می‌فرماید: آیا تو غیر از این را گمان می‌كنی؟ راوی جواب می‌گوید: خیر و سپس حضرت می‌فرماید: اگر خواستی كه دریابی كه مقام محبت من با تو و اهتمام داشتن من در امر تو چقدر است، پس به قلب خود نظر كن و ببین كه در قلبت و در كارهایت چقدر به من محبت داری و به فكر من هستی»

بنابراین، رۆیت شخصی كه در دنیا با بدن مادی زندگی می كند و در میان مردم حضور دارد، امری است طبیعی و ندیدن برخلاف عادت روی مصالحی است كه غیبت را اقتضا كرده است. در توقیع حضرت نیز گرچه مشاهده، نفی و تكذیب شده است، ولی این مشاهده به قرینه ذیل توقیع و سوء استفاده های احتمالی، حمل بر مشاهده همراه با ادعای نیابت می شود.[4]

 

مقدمه‌ی مشاهده امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

باید به این نكته توجّه داشت كه شناخت و ایمان نسبت به امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه ـ و استواری در آن، بر هر چیز دیگر، مقدم است چرا كه در مورد امامان پیشین كسانی بودند كه در كنار آنها زندگی كرده‌اند ولی چون نسبت به آن خوبان خدا، معرفت و ایمان نداشته‌اند، بهره‌ای از آنها نبرده و چه بسا با آنها هم مخالفت كرده‌اند.

دو امر اساسی موجبات نزدیك شدن به محضر مبارك امام زمان ـ عجل الله تعالی – را فراهم می آورد که به قرار زیر است:

تقوا

1. تقوا

تقوا به معنای ترس از پروردگار و نگهداری نفس می‌باشد یعنی اطاعت كامل خداوند و فرمانبرداری از دستوران او كه خلاصه‌اش انجام واجبات و ترك محرمات می‌شود، البته تقوا مراتبی دارد و اگر این نردبان را آدمی تا آخرین پله‌اش طی كند به سعادت بزرگی دست خواهد یافت كه در نهایت این می‌شود كه خدا می‌فرماید: ای بنده من اطاعتم كن تو را مثل خودم قرار می‌دهم. من زنده هستم و نمی‌میرم، تو را هم زنده قرار می‌دهم و نمی‌میری و من بی‌نیاز هستم و محتاج نمی‌شوم، تو را هم بی‌نیاز قرار می‌دهم كه محتاج نمی‌شوی. من هر چه را اراده كنم تحقق پیدا می‌كند، تو را هم به صورتی قرار می‌دهم كه هر چه را بخواهی تحقق پیدا می‌كند.[5]

برای رسیدن به این مرحله علاوه بر انجام واجبات و ترك محرمات تا حد امكان مستحبات را هم انجام دهد و از شبهات هم دوری كند. (چیزهایی كه احتمال حرمت در آنها بدهیم ولی یقین به حرمت آنها نداشته باشیم).

تقوا سبب نورانیت و قرب به آن جناب و اتصال روحی با آن حضرت می‌شود در توقیع شریف امام زمان به شیخ مفید می‌فرماید: «پس هر فردی از شما عمل كند به آن چیزی كه به وسیله آن به محبت ما نزدیك می‌شود و دوری كن از آن چیزهایی كه به وسیله آن به اكراه و خشم ما نزدیك می‌شود. پس به درستی كه امر ظهور ما یك دفعه و ناگهانی است در وقتی كه توبه برای فرد، نفعی ندارد و نجات نمی‌دهد او را از عقاب ما، پشیمانی بر رفتارهای ناپسند. خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمتش نصیب شما فرماید.»

از نظر كسانی كه امكان ملاقات با حضرت را ممكن می دانند و بر آن صحه می گذارند، دلیل معتبری بر نفی امكان ملاقات وجود ندارد. طبق این دیدگاه در مورد تكذیب ملاقات، روایاتی در كار نیست بلكه طبق تحقیق فقط یك روایت است و آن نیز توقیع حضرت می باشد

در تشرف علی بن ابراهیم بن مهزیار امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه ـ همین نكته را باز تذكر نموده‌اند كه حضرت صاحب الامر ـ عجل الله تعالی فرجه ـ در قسمتی از سخنانشان خطابه به او می‌فرماید: ای ابوالحسن شب و روز توقع و انتظار آمدن تو را داشتم، چه چیز آمدنت را نزد ما تأخیر انداخت؟ پسر مهزیار در جواب می‌گوید: ای آقای من تا الان كسی را نیافته بودم که مرا راهنمایی كند. حضرت فرمودند: كسی را نیافتی كه راهنمایت كند؟ آنگاه با انگشتان مباركشان بر روی زمین فشار دادند و سپس فرمودند: و لكن شما اموالتان را زیاد نمودید، ضعفاء مۆمنین را دچار حیرت ساختید و بین خود قطع رحم نمودید پس الان برای شما چه عذری مانده است.[6]

2. عشق و محبت به آن سرور

امر دوّم برای نزدیك شدن به محضر مبارك امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه ـ عشق به آن حضرت و ایجاد محبت در خود نسبت به آن مقام مقدس می‌باشد.

در حدیثی بسیار گران‌بها كه در مورد رابطه قلبی بین امام معصوم و شیعه مضامین زیبایی در آن نقل گردیده است، راوی سۆال می‌كند: «آیا شما برای من دعا می‌نمایید؟ امام رضا می‌فرماید: آیا تو غیر از این را گمان می‌كنی؟ راوی جواب می‌گوید: خیر و سپس حضرت می‌فرماید: اگر خواستی كه دریابی كه مقام محبت من با تو و اهتمام داشتن من در امر تو چقدر است، پس به قلب خود نظر كن و ببین كه در قلبت و در كارهایت چقدر به من محبت داری و به فكر من هستی.»[7]

بارالها بر محمد و آلش درود فرست و دوری از محرمات و انجام واجبات به همراه عشق و محبت به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را توشه راهمان بساز. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

 

پی نوشت ها:

[1] كمال الدین، ج 2، ص 294، باب 45، حدیث 45.

[2] سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری، ص 180، «با اندك تغییر و تلخیص».

[3] همان، ص 181.

[4] مهدی تجسم امید و نجات، عزیزالله حیدری، ص 209.

[5] مستدرك وسائل‌الشیعه ج 11، ص 258.

[6] دلائل الامامه، ص 296 محمد بن جریر طبری.

[7] اصول كافی، ج 2، ص 652.

فرآوری: فاطمه سرفرازی

بخش مهدویت تبیان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 6 اسفند 1393برچسب:, | 7:33 | نویسنده : محمدعارف |